لیلی زیر درخت انار نشست.درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ. گل ها انار شد، داغ د...اغ. هر انار هزار تا دانه داشت.دانه ها عاشق بودند، دانه ها توی انار جا نمی شدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند. انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید. مجنون به لیلی اش رسید...
راز رسیدن فقط همین بود
کافی است انار دلت ترک بخورد....


نظرات شما عزیزان:

نگین
ساعت19:53---6 تير 1390
سلام شما هم وب قشنگی دارین من شما رو لینک کردم اگه مایل به تبادل لینک هستین مرا با نام عشق لینک کنید.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ تاريخ دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت 18:2 نويسنده بهار |